سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجویان مهندسی مکانیک شهرکرد

باور نکن تنهاییت را

امیدوارم با شعرم بحالید

تو در من ولی جدا نشسته ای

میان دستانم جدا نشسته ای ومن

با خطوط دستانم بازی می کنم وتو را

میسازم وناخداگاه وبی انتها به تو می اندیشم

به خودم که می آیم از تو قاصدکی ساخته ام

از خطوط دستانم می خندم

از لرزیدن قاصدک و رهایش می کنم

تا هدیه ای باشد که نسیم برایت به هدیه آورد

و نویدی باشد برای دلی تنگ

و دیداری برای یک عشق

چشم که باز کنی مرا خواهی دید

که سایه ای هستم بر دیوار اتاقت

قاصدکی بریده اوامانده

قاصدکی از جنس تو



[ دوشنبه 91/4/12 ] [ 12:43 عصر ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر