سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجویان مهندسی مکانیک شهرکرد

این از لبخند گذشته شک نکن

تا قبل عقد اسمشون پارمیدا بوده.
بعد وقتی دارن
قند میسابن رو سرشون و خطبه خونده میشه،
یهو میبینی عاقد میگه:

 

دوشیزه "خدیجه قره قوزلوی جادوغ آبادیِ اشگلون تپه اصل"،
آیا من وکیلم؟

به سلامتی مادر که وقتی بی اعصاب بازی در میاری میگه اشکال نداره و سکوت میکنه!!
به سلامتی پدر که وقتی بی اعصاب بازی در میاری با لگد میاد تو شکمت ! که بفهمی از تو بی اعصابتر هم هست !!!

مــــــادر تنها کسیه که میتونی براش ناز کنی
سرش داد و بیداد راه بندازی ، باهاش قهـــــــــــر کنی !!!
اما با اینکه تو مقصـــــــر بودی بازم با یه بشقاب غـــــــــــذا
با لبخند میاد و میگــــــه :
با من قهری با غذا که قهـــــــر نیستی

اخبار میگه: از هر 5 ایرانی، 1 نفر از اسهال رنج م?بره...
.
.
.
ا?ن ?عن? اون چهار تا? د?گه از اسهال لذت م?برن...؟!!!!
یبوست چیست ؟
وقتی کودک درون نقش پطروس فداکار را بازی میکند
اینم بیوگرافی من:
.
.
.

تو بیمارستان به دنیا اومدم؛
از بچگی بزرگ شدم!
چند سال سن دارم،
تو دوران کودکیم بچه بودم،
با رفیقام دوست شدم،
به دوست شدن علاقه دارم،
تو خونمون زندگی میکنم،
بعضی شبا که میخوابم خواب میبینم

پل هوایی ساختن که آدم جونش در امان باشه ولی شب که میخوای رد شی انقدر سیبیل کلفت اون بالا خوابیده که اگه از وسط اتوبان با چشم بسته رد بشی سالم تر میرسی مقصد !!! والا

بچه: چرا عروس لباسسف?د م?پوشه؟
مامان: چون بـهـتـر?ن خاطره زندگ?شـه
بچه: چـرا دامـاد مــشـکـ? مـ?ـپـوشـه؟
مامان: خـــفه شـــو |:
~~~~~~~~~~~~
بچه: چرا بابا کچلـه ؟
مامان: آخــه بابات خیلی فکر میکنـه ..
بچه: پـــس چرا تو انقد موها بلنـده ؟
مامان: خـــفه شـــو

الان داداشم زد شیشه ادکلونو شیکوند با عجله میگه زود باش چند تا لباس بیار بکشیم روش حیفه ... :)))

در یخچال رو باز کردم یه پشه در حالی که داشت فحش می‌داد ازش خارج شد :|


تو کف مدیریت بحرانشم



[ جمعه 91/10/8 ] [ 10:33 عصر ] [ جلال شاکریان ]

نظر