سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجویان مهندسی مکانیک شهرکرد

...

کیا ت امتحانات تقلب کردن؟؟



[ دوشنبه 91/12/7 ] [ 2:4 عصر ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر

000



[ دوشنبه 91/12/7 ] [ 2:2 عصر ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر

چند تا عکس واقعا با حال

 

 

اما..اینم از پسرخاله...



[ شنبه 91/12/5 ] [ 10:9 صبح ] [ جلال شاکریان ]

نظر

...

دختره میره تو کتاب فروشی میگه آقا ببخشید کتاب برتری زن بر مرد دارین؟
مرده نگاش میکنه میگه خانم شرمنده ما اینجا رمان تخیلی نمی فروشیم.


[ شنبه 91/11/28 ] [ 9:8 صبح ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر

...



[ شنبه 91/11/28 ] [ 9:2 صبح ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر

...

رفیق بى وفا را کمتر از دشمن نمیدانم
شوم قربان آن دشمن که بویى از وفا دارد


[ شنبه 91/11/28 ] [ 9:2 صبح ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر

...

چه کسی میگوید:که گرانی شده است؟
دوره ارزانیست!
دل ربودن ارزان،دل شکستن ارزان!دوستی ارزان است!
دشمنیهاارزان،چه شرافت ارزان!
تن عریان ارزان،آبروقیمت یک تکه نان
ودروغ ازهمه چیزارزانتر،قیمت عشق چقدرکم شده است...
کمترازآب روان،
وچه تخفیف بزرگی خورده،قیمت هرانسان...


[ شنبه 91/11/28 ] [ 9:0 صبح ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر

شما کدومین؟؟؟/

آپلود , آپلود عکس , آپلود سنتر , آپلود فایل , آپلود دائمی,آپلود موزیک



[ جمعه 91/11/27 ] [ 7:4 عصر ] [ جلال شاکریان ]

نظر

جالب

*هیچ گونه توهینی نمیخوام به قومیت ها بکنم نگین نگفتی*

یه تهرانی،یه اصفهانی،یه شیرازی و یه آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردن :

تهرانی:من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !

اصفهانی:من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !

شیرازی:من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !

سپس منتظر شدن تا آبادانی صحبت کنه...


آبادانی قهوه اش رو هم زد.

خیلی با حوصله قاشق رو روی میز گذاشت،

یکم قهوه خورد،یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:

نمیفروشم....!!!



[ جمعه 91/11/27 ] [ 6:52 عصر ] [ جلال شاکریان ]

نظر

...

او از تصادف جان سالم به در برده و
می گوید:
زندگی اش را مدیونِ ماشینِ مدل بالایش است.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
و خدا آن بالا...
همچنان به نادانیِ این بشر،
لبخند می زند ...


[ پنج شنبه 91/11/26 ] [ 10:48 عصر ] [ محمد شیرعلی زاده ]

نظر